تفکر

یکی از ویژگی های زیبنده حمید مداومت و کثرت تفکر وی بود . تفکر درباره دنیا ، آفریدگان ، تاریخ و سرنوشت پیشینیان و پایان این جهان ، همانند آیینه شفافی  راستی ها و کژی هارا به آدمی می نمایاند و قلب وی را برای پذیرش حق و گام زدن در مسیر رضای خداوند ، جلا می دهد و مهیا می سازد . این نکته ای است که ائمه معصومین(ع) بسیار به آن توجه داشته اند و همگان را به داشتن زیور این خصلت  نیکو  ترغیب  نموده اند چنانچه امام صادق (ع) می فرماید :" با دیدگان عبرت به آنچه از دنیا و نعمت های آن گذشته است ، نظر افکن . آیا چیزی از آن ها را می یابی که برای کسی باقی مانده باشد فنا و زوال بدان راه نیافته باشد؟ و آیا هیچ کس را اعم از فقیر وغنی ، دوست ودشمن ، ووضیع و شریف می یابی که از جام کل نفس ذائقه الموت ، شربت موت نچشیده باشد؟ پس به همین گونه آینده را به گذشته قیاس کن  و چنانکه آب به آب شبیه است ، آینده را به گذشته مانند و شبیه بدان . و خوشا بر حال کسی که هر زمانی که هست قدر آن را بداند و عمر عزیز را بی فایده صرف نکند و مرگ را نصب العین خود نماید"و شهید صالح نژاد این گونه بود .بسیارتفکر می کرد و در خلوتی که به طور دائم با خدای خویش داشت ، حوادث گذشته را ارزیابی می نمود و از تجارب و عبرت آموزی های آن،چراغی فراراه آینده می افروخت . اکثر برادرانی که با وی مرتبط بودند ویا برای کاری به او مراجعه می کردند ، به نحوی او را در حال قدم زدن و تفکر دیده اند . برادار حمید اکثرا صبح خیلی زود و یا دیر هنگام شب را برای محاسبه و تفکر اختصاص می داد . مادر قهرمان وی در این باره می گوید . "نیمه شبی از خواب بیدار شدم و به حیاط خانه آمدم .حمید را دیدم که سرش را پایین انداخته و مرتب طول حیاط را قدم می زند و غرق در تفکر است.