شجاعت

حمید فرمانده دلیر و پردلی بود که در اوج سختی و خطر پیشاپیش نیرو های تحت فرمانش به قلب دشمن می شتافت و موانع پیش رو را از میان بر می داشت . وی از میان زبده ترین نیرو های سلحشور گردان ، همواره تعدادی را که قبلا از آنها آزمایش کرده بود ، تعیین می نمود و در مواقع سخت عملیات از آن ها تیم و دسته ویژه ای تشکیل می داد و خود فرماندهی آن گروه ویژه را بر عهده گرفته . به نبرد رویارو با دشمن دشمن متجاوز می پرداخت . شجاعت حمید بارها ، گره عملیات را از پیش روی حرکت نیرو های گردان گشوده و موجب موفقیت کامل پیشروی نیرو های اسلام شده بود . در عملیات بیت المقدس پس از پاکسازی کامل غرب کارون ، نوبت به آزادی غرب جاده اهواز-خرمشهر تا نقطه صفر مرزی فرا رسیده بود . نیرو های اسلام با موفقیت کامل به پیش تاخته و تا دژ عراق دشمن را به عقب رانده بودند . اما شیطنت تیر بار چی دشمن که با استفاده از موقعیت برتر دژ ، دشت روبه رو و نیرو هایی که در آن به پیش روی ادامه می دادند ، مورد هدف قرار داد،موجب بروز وقفه ای در عبور نیرو ها و اسقرار کامل آن ها شده بود . در این لحظه همگان شاهد بودند که حمید قهرمان پیشاپیش هر کس به آن سوی دژ پرید و برغم شلیک مداوم تیر بارچی دشمن ، با پرتاب نارنجکی وی را از پا در آورد و خود نیز از ناحیه دست مورد اصابت قرار گرفت و مجروح شد . حمید با دست مجروح همچنان به هدایت عملیات تا استقرار کامل نیرو ها ادامه داد و بدینگونه و موفقیت عملیات را در آن محور تثبیت نمود در عملیات مقدماتی والفجر حمید را می دیدیم که پیشاپیش سپاه اسلام در حالی که آرپی جی بر دوش داشت ، بی باکانه به قلب دشمنان هجوم می آورد و آن ها را هدف تیر آتش قهر الهی خویش قرار می داد . در عملیات بزرگ بدر ، از پس پرده ضخیم دود و آتش و خون ، چهره تابناک حمید مشاهده می شد که با اطمینان و خونسردی کامل ، مشغول مکالمه با بی سیم و هدایت نیرو هاست . در همین عملیات ، آن هنگام که نیرو های اسلام به دنبال یافتن موضع مناسبتر به سمت چپ منطقه متمایل می شدند ، و دشمن با استفاده از موقعیت به انجام تک و تعقیب نیرو های ما پرداخته بود ،این حمید بود که با همیاری چند تن از نیرو های دلیر گردان خویش ، با شلیک سهمگین آر پی جی راه را بر هجوم ماشین نظامی دشمن سد نمود و تانکهای آن ها را مورد اصابت قرار می داد . هیچگاه دیده نشد که موقعیت بحرانی ، در عزم و ارده حمید خللی ایجاد کند و او را از تعقیب اهداف عملیاتی باز دارد . خطر کردن و به پیشواز آتش دشمن رفتن برای حمید -که عاشق شهادت و دیدار محبوب بود - نه کاری دهشت آور و ناپسند که امری شایسته و ناگزیر بود و حمید از آن استقبال می کرد.